ظلمت
مروری بر اجرای «محمدرضا گواهی» در چهارمین فستیوال موسیقی معاصر تهران
نویسنده: مهدی سیدینژاد
روز پایانی جشنواره موسیقی معاصر تهران با اجرای محمدرضا گواهی در بخش الکترونیک/تجربی آغاز شد. چرخش نود درجهای چینش صندلیهای کارگاه دکورِ تالار حافظ (کارگاه دکور رودکی) نسبت به اجراهای روزهای قبل در بدو ورود جلب نظر میکرد. اجرا با نغمههای بم که رنگ صوتی تیره و مخوفی داشتند آغاز شد. در همان ابتدا کیفیت نسبتاً مطلوب صداهای بم نسبت به اجراهای روزهای پیشین نشان میداد که تغییرات در چینش بر کیفیت صدا تأثیر مثبت داشته است. پس از گذشت چند ثانیه از آغاز، گواهی مقداری آب درونِ «واترفون» میریزد و صدای تغییریافتهی ریزش آب را به خطوط صوتی بم اضافه میکند. امتداد همان صداهای بم تیره در ادامه حال و هوای دارک امبینت را برایمان تداعی میکند. سبکی که پیش از این گواهی در آثار پیشینش نیز به آن علاقه نشان داده بود. اضافه شدن صداهای دیستورت شدهی خشنِ مشابه گیتار الکتریک و همچنین اضافه شدن صدای آژیرها برایمان روشن میکند که چرا قسمت اول اجرا به یاد آتشنشانان حادثهی آتشسوزی ساختمان پلاسکو تهران ساخته شده است.
قسمت دوم اجرا اما در تضاد نسبی با قسمت قبل تقریباً تماماً موزون بود. بدن و چهرهی محمدرضا گواهی که تا پیش از این در قسمت اول تنها با کاهش و افزایش شدتوری از خود نمایشی نشان میداد حالا با ظهور وزن با ضربانها همراهی میکرد. هرکدام از الگوهای ریتمیک توسط پَدها به طور زنده ساخته و لوپ میشد. اضافه شدن این الگوها و خطوط صوتی دیگر به تدریج بافت را ضخیمتر و تنش را در موسیقی بالا میبرد و این تنش در نقطهای به ناگاه به سکوتی در میان صداهای بم به آرامش میرسید. هرچند تمهیداتِ قسمت دوم انرژی اجرا را به تدریج بالاتر از قسمت اول برده بود اما در نهایت تکرار الگوی افزایش تنش و ختم ناگهانی آن به یک آرامش و سکوت نسبی اجرا را از نقطهای قابل پیشبینی و یکنواخت میکرد و آن را به ورطهی تکرار میانداخت. با این حال جذابیت این ریتمهای پویا، موفقیت اجرا در تداعی حال و هوای مخوف و تاریک، و همچنین سرزندگی بدنی محمدرضا گواهی توانست این اجرا را نیز به یکی دیگر از اجراهای موفق جشنواره تبدیل کند.
منبع: نُویز، رسانهی مُستقلِ مُرورِ موسیقی
https://noise.reviews/